سؤال: در این مصاحبه میخواهیم در رابطه با نقش ویژهی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در راستای شکلدهی آرایش حمایت از تولید در ساختار حاکمیتی کشور صحبت کنیم، چراکه این معاونت پرچمدار گفتمان سازی اقتصاد دانشبنیان در کشور است و توانمندیهای زیادی دارد. در این خصوص معاونت علمی و فناوری چه دست آوردهایی داشته است؟
هشت سال پیش که دکتر ستاری معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری شدند، دانشبنیان یکلایحه مصوب مجلس شورای اسلامی بود و آییننامههایش نوشته نشده بود، در یک بازه هشتساله، دانشبنیان از روی ورق کاغذ و مصوبات تبدیل شد به چیزی که هماکنون مشاهده میکنید. الآن حدود شش هزار شرکت دانشبنیان در کشور وجود دارد. نقش بعضی از این شرکتها در اقتصاد کشور غیرقابلچشمپوشی است. امروزه دانشبنیان تبدیل به یک فرهنگ شده است و مقام معظم رهبری و رؤسای سه قوه همه در مورد دانشبنیان صحبت میکنند. دانشبنیان فرهنگی است که میتوانیم علاوه بر تجاریسازی فناوری در بسیاری از حوزههای فناوری هم صحبت کنیم.
معاونت علم و فناوری در این مسیر چهکار میکند؟ مأموریت معاونت علمی تلاش برای ایجاد فناوری موردنیاز حال و آینده کشور بر اساس اولویتهاست که این اولویتها را معاونت بهتنهایی تعیین نمیکند و تمامی دستگاههای اصلی و مسئولین کشور تعیینکنندهی آن هستند. تمام اسناد و سیاستهای بالادستی و مصوبات مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی ما را به سمت یک نقشه بزرگ در حوزه فناوری میبرد.
برآیند این کارها این شده که دانشبنیان محملی است برای مسائل و نیازهای فناورانه ما که آن را وارد اکوسیستم دانشبنیان کنیم و بتوانیم پاسخهای بسیار خوب و دقیقی بگیریم.
قطعاً تحقیق و پژوهش لوازم شروع کار فناورانه است. ولی معاونت علمی به دنبال این تحقیق و پژوهشها نیست؛ و حلقههای اولیه این زنجیره و اکوسیستم را دانشگاهها تعیین میکنند. در معاونت علمی زیرساختهایی که نیاز است تا این پژوهشها و ایدهها را به یک شرکت تبدیل کنیم، تأمین میکنیم.
بخش زیادی از فعالیتهای معاونت علمی ایجاد زیرساختها برای مراکز رشد و نوآوری بوده است. در هشت سال گذشته بیش از یکمیلیون مترمربع فضای نوآوری در کشور شکل دادهایم. به شکلی که در کوچکترین شهر و شهرستان کشور اگر کسی ایدهای داشته باشد خیلی فاصلهای با مراکزی که بتواند از طریق آنها ایده را به محصول تبدیل کند ندارد. از طرف دیگر ما سعی کردیم یک سری از قوانین را در مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبات هیئت دولت هموار کنیم و گاهی از طریق مقام معظم رهبری مجوزهایی مثل موضوع سربازی در شرکتهای دانشبنیان را گرفتیم. امروزه بیش از 120 نوع امتیاز به شرکتهای دانشبنیان تعلق میگیرد که میتوان به مواردی نظیر مسائل مالی، صندوق نوآوری، خطوط اعتباری، صندوقهای پژوهش و نوآوری استانها، گمرک، معافیتها و… اشاره نمود.
امسال سال تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها است. احساس ما این بوده است که ما در بعضی از موارد اینقدر پیچیده فکر کردیم و برای کسی که میخواهد وارد فضای کسبوکار شود، اینقدر زنجیر بهپای او وصل کردهایم که او دیگر انرژی برای حرکت ندارد. لذا مدام سعی کردیم این قل و زنجیرها را بازکنیم و ساده فکر کنیم. معاونت علمی یکی از موجودهای جوان انقلاب است که با درایت مقام معظم رهبری ایجاد شد و مسئولین سابق این معاونت زحمات زیادی کشیدند. وقتی میخواهید چنین سازمانی را ایجاد کنید، خیلی مهم است که بتوانید مأموریتهای آن را تبیین کنید. ما در هشت سال گذشته به مسئله بسیار اجراییتر نگاه کردیم؛ بنابراین به قول آقای دکتر ستاری؛ اکوسیستم دانشبنیان یک حصاری است که در اقتصاد، صنعت و فناوری این کشور ایجاد کردیم. این کلیاتی است که در باب فرهنگ دانشبنیان، اقتصاد دانشبنیان و فعالیتهایی که داشتیم قابلذکر است.
در طرحهای کلان ملی حدود 160 طرح کلان داریم که هرکدام از آنها نیازمند تخصص ویژهای هستند. برای هر طرح هم یک الی دو نفر بهعنوان مشاور و ناظر از خارج معاونت در نظر گرفتیم که مسئول پیگیری این طرحها هستند. بهصورت ویژه معاونتی که بنده مسئول آن هستم در بحثهای اکوسیستم فناوری، هم نگاه به بازار دارد و هم نگاه به طرحهای کلان ملی.
سؤال: میخواهیم دربارهی راهی که منجربه بهدست آمدن فناوری شتابدهنده خطی شد نیز به گفتوگو بپردازیم. قطعاً تعاملات زیادی بین شرکت بهیار صنعت و معاونت علمی و فناوری برای دستیابی به این فناوری وجود داشته است، در رابطه با این همکاریها توضیحاتی بفرمایید.
خاطرم هست که شرکت بهیار صنعت سپاهان جزء اولین شرکتهایی بود که وقتی مسئول طرحهای کلان ملی بودم، به بازدید آن رفتم. این شرکت یکی از شرکتهایی بود که ما با آن زندگی کردیم و رشد آن را دیدیم. موضوع تجهیزات پزشکی و دارو جزء موضوعات اصلی بوده است که این موضوع از جهات مختلف برای معاونت علمی مهم بود. یک بحث واردات بود. بحث دیگر که در معاونت طرحهای کلان ملی و بهصورت کلی در معاونت علمی هدف قراردادیم، رسیدن به خودکفایی و جلوگیری از خروج ارز بوده است. چه زمانی که وضعیت ارزی کشور بهتر بود و چه وضعیت حالا که وضعیت ارزی کشور خیلی مناسب نیست. پس جلوگیری از واردات دو وجه دارد، یکی اینکه چرا ما باید ارز کشور را در ازای خرید داروها و کالایی بدهیم که خودمان میتوانیم تولید کنیم. دومین جنبه هم مباحث استراتژیک و اقتداری است، خیلی وقتها مشخصشده است که در بحبوحه اتفاقاتی که در دنیا میافتد کشورهای صاحب فناوری، فناوریهای لازم را به کشورهای بحرانزده نمیدهند. در همین داستان کرونا مطمئن باشید اگر ما ونتیلاتورساز نبودیم قطعاً به مشکل میخوردیم. در اوج کرونا هرچقدر هم که پول داشتید نمیتوانستید ونتیلاتور تهیه کنید.
خیلی شرکت دانشبنیان که وارد ساخت دستگاههای پیشرفته شوند، نداشتیم. شرکت بهیار همیشه این روحیه و جرئت را داشته که به موضوعات مختلف ورود کند. بهخصوص با حسن نیتی که من در مدیریت و کارکنان بهیار صنعت دیدهام. اینها توانستند به این موضوعات حمله کنند. بد نیست این را هم بگویم که یکی از مشکلاتی که ما اوایل با بهیار پیداکرده بودیم گزارشنویسی بود. دوستان میگفتند ما نیروهای فناور هستیم و از ما خیلی گزارش نخواهید. ما برای بحث طرحهای کلان ملی یک سری قالبهایی داشتیم، نیاز داشتیم که شرکتها گزارش بدهند تا ما بتوانیم نظارت کنیم و حمایت کنیم که اگر جایی مشکلی هست، خودش را نشان دهد. اینها قوانینی بود که ما داشتیم و همیشه روی این داستان با دوستان چالش داشتیم. بههرحال شاید در مدتی که من در این معاونت بودهام، حدود 250 طرح ملی داشتیم که بعضی از آنها تمام شده است و بعضیها هنوز جاری است. هرکدام از این شرکتها مدلهای خاص خودشان را دارند و این به ما این امکان را داده است تا بتوانیم روانشناسی فناورانهای داشته باشیم؛ یعنی باعث میشود که بدانیم با شرکتها به چه شکلی پیش برویم تا به کار نهایی برسیم.
به هر صورت شتابدهنده طرح بسیار سنگینی بود و ما هم آمادگی لازم را داشتیم تا در این فضا هزینه کنیم. یکی از مأموریتهای ما در حوزه معاونت پذیرش ریسک کارهایی است که دارای ریسک بالایی است. ما ورود به طرحهایی کردیم که ریسک بالایی دارند و احتمال شکست آنها وجود داشته است. خدا را شکر، در اکثر موارد این ریسکپذیری ما جواب داده است و گاهی هم جواب نداده است که بهندرت بوده است. چون نگاه راهبردی به طرحهای کلان ملی به شکلی است که شما میتوانید به شکلی راهبری کنید که احتمال شکست شما بسیار کم باشد؛ بنابراین ما این کار را کردیم و گفتیم اگر کسی در طرح کلان ملی موفق شود تمام سود و افتخار آن برای خودش، اما اگر شکست خورد باهم شکست بخوریم. چرا؟ چون حتماً شما داستان شرکتها و آدمهای بزرگ دنیا در حوزه فناوری را خواندهاید. تمام آنها کسانی هستند که یکبار، دو بار، سهبار زمینخوردهاند. من مطمئن هستم که شرکت بهیار صنعت هم داستانهای شکستخوردن و بلند شدن را بسیار داشته است و به خاطر همین ممارست و پایداری که در کارشان داشتهاند توانستهاند پیش بروند.
وقتی ما با شرکتها قرارداد میبندیم در ازای موفقیت آنها حاضر هستیم یکبخشی از هزینه را که شرکت برای تحقیق و توسعه و ریسک انجام داده است را به آنها پرداخت کنیم. قرارداد شتابدهنده به همین شکل بسته شد. ما قرارداد را بستیم و بخشی را هم بلاعوض دادیم. از بهیار حمایت کردیم و بهیار هم بسیار خوب عمل کرد. قطعاً فراز و فرودهایی داشتیم که در بحث طرحهای کلان طبیعی است. این پیگیریها روال کار ما است تا بتوانیم بهموقع تصمیمات مدیریتی را بگیریم. طرحهای کلان ملی چند ویژگی خاص دارند که طبیعت آنهاست. بحث استانداردهای این محصولات در داخل کشور که تعریفشده نیست؛ زیرا این دستگاه در کشور نبوده است و شما باید بروید و از روز اول به فکر این باشید که استاندارهای آن را بگیرید. یکنهاد تأییدکننده دارد. بعضی وقتها وزارت بهداشت است، گاهی سازمان انرژی اتمی است. بعضی وقتها سازمان ملی استاندارد است. پس ما از روز اول میگوییم نهاد تأییدکننده کیست؟ و پایان کار را با همان تأییدیه نهاد تأییدکننده میسنجیم. مشکل شتابدهنده چه بود؟ هم باید وزارت بهداشت تأیید میکرد، هم باید پروانه وزارت صنعت را میگرفت و هم سازمان انرژی اتمی باید آن را تأیید میکرد. مشکل دیگری که وجود داشت در بحث استفاده از تولید داخل بود. قشر حوزه درمان که با جان آدمها سروکار دارند، حتی اگر یک دستگاه داخلی با دستگاه خارجی، ده درصد متفاوت باشد، این ده درصد را نمیپذیرند و میگویند بهتر است دولت یا سازمان مربوطه برود و دستگاه خارجی بخرد تا من این ده درصد شک را هم نداشته باشم. پس نیاز به یک فرهنگ عمومی دارد. همان فرهنگ دانشبنیانی که گفتم وجود نداشت و الآن وجود دارد، ولی بازهم خیلی جای کار دارد. این باور در مسئولین ما در خیلی از جاها ایجاد شده است ولی در خیلی از جاها هم تعریفنشده است که ما در آنجاها مشکلات زیادی داریم. ما به همراه بهیار برای اخذ استانداردها ورود کردیم. بالاخره این استانداردها گرفته شد که خود شما میدانید چه مشکلاتی داشته است. در تمام مراحل اخذ مجوزها ما کنار بهیار صنعت بودهایم و سعی کردیم وظایفمان را انجام دهیم. بعضی از مدیران در کشور هستند که حاضر نیستند ریسک را بپذیرند. یکوقت مدیری هست که میگوید این دستگاه بالاخره باید در ایران تولید شود و مگر آنهایی که برای اولین بار دستگاه را ساختند چه کردند؟ شاید داستان ایکس ری را شنیده باشید. رونتگن اولین تصویر ایکس ری را از دست همسرش گرفت؛ بنابراین بعضی از مدیران ما حاضر نیستند چنین ریسکهایی را بپذیرند و به دنبال مدینه فاضله هستند. البته در حوزه درمان سرطان باید حداقل استانداردی که مورد تأیید ایران و جهان است رعایت شود و نمیخواهیم از استانداردها عدول کنیم. ما باید کمک کنیم تا سریعتر کارهای اخذ استاندارد انجام شود. این بحث روایتی از یک طرح کلان ملی موفق است و روایت آن میتواند به بقیه کمک کند.
داستان بعد، بحث تجاریسازی است. شرکت بهیار دستگاه را در شهرک سلامت اصفهان مستقر کرد. تستهای لازم انجام شد و بالاخره کارهای درمان آن آغاز شد. کار دیگری که به نظر من معاونت علمی نقش مهمی داشت، رساندن وزارت بهداشت به این نتیجهگیری بود که برخی از دانشگاههای علوم پزشکی کشور که بخشهای رادیوتراپی دارند این دستگاه را خریداری کنند و به نظر من آقای دکتر نمکی بسیار خوب پای این کار آمدند، شاید کار ما قبلاً کمی کند بود ولی با توجه به اینکه وزیر محترم فعلی توجه خوبی به بحث تولید داخل داشتند، کار ما با سرعت بیشتری پیش رفت، مانند بسیاری از داروها و تجهیزات دیگری که در این حوزه با حمایت مسئولین پیش رفت. البته ما هنوز چالشهایی داریم ولی همین جرئتی که هیئتامنایارزی بیاید و برای ده دستگاه شتابدهنده خطی قرارداد ببندد و پیشپرداخت بدهد، این یکقدم بسیار مهمی است. البته نگاه من اصلاً به جهت سود بردن بهیار نیست، بلکه نگاه من این بود که این دستگاه نهادینه شود و در فرایند درمان قرار بگیرد و هم مشکلات آن مشخص شود و هم تبلیغی شود تا سایر مجموعههای خصوصی هم برای خرید آن بیایند. بالا رفتن ارز هم در این داستان به نفع تولیدکنندههای داخل رقم خورد. به دنبال این نگاه ویژه ما داریم به بازارهای صادراتی هم فکر میکنیم و تا الآن هرکجا که رفتهایم در مورد این دستگاه صحبت کردهایم. در خانه نوآوری و فناوری ایران که در کشورهای مختلف داریم این دستگاه را معرفی میکنیم. اخیراً در سفر افریقا بودم و نماینده شرکت بهیار هم حضور داشت. ما دستگاه شتابدهنده و ایکسری را بردیم و الآن هم در حال بازاریابی و بازرگانی است که خود دوستان باید آن را پیگیری کنند تا بتوانیم در سایر کشورهای منطقه نیز ورود کنیم. پس حلقه اخری که پیگیری کردیم حلقه صادراتی آن است و این محصول باید مجوزهای لازم را از مراجع ذیربط دریافت نماید تا وارد بازار صادرات شود.
سؤال: در بحث فولاد، خودروسازی و… نیاز به حرکتهای جمعی بزرگ داریم. الآن در اصفهان قطبهای فولادسازی وجود دارد ولی هنوز خط تولیدها، وارداتی است. طبیعتاً با جمع شدن ظرفیتهای مختلف شرکتهای دانشبنیان میتوان این نیازها را رفع کرد.
یکی از موضوعات مهم در فعالیتهای سازمانی این است که ما مأموریت خودمان را مشخص کنیم و بعد برای آن برنامهریزی کنیم. من به حرف شما کاملاً معتقد هستم ولی ما در معاونت علمی و فناوری بیشتر فناوری را هدف گرفتیم و صنعت به معنای industry تجمیع یک سری از فناوریها است؛ بنابراین ما دانشبنیانها را هدف گرفتهایم. سعی کردیم این تکنولوژیها را فراهم کنیم و دیگران را متقاعد کنیم که صنایع ما بروند و نیازهایی که در داخل تولید میشود را از همینجا تأمین کنند. این اتفاق هم تا حدودی افتاده است. در همین مدت وزیر محترم نفت گفتند واردات هفتاد قلم کالای مشابه داخلی را متوقف کردند. این باور در حال شکلگیری است.
سؤال: در پایان اگر نکتهای باقیمانده است که ذکر آن را لازم میدانید، بفرمایید.
در مسیر دانشبنیان نمیتوانم بگویم کاملاً راضی هستم ولی بسیار به این حرکت امیدوار هستم. به نظر من مسیر خودش را بهخوبی طی کرده است. معاونت علمی نقش زیرساختی داشته است. به تعبیری ما یک پلتفرم شدیم برای اینکه این اتفاق بیافتد. کسانی که این اتفاق را رقم زدند؛ فناوران، مدیران جوان و باهوشی هستند که بسیار میهنپرست، فداکار و با همتاند. اگر این فناوران و شرکتهای دانشبنیان نبودند این اتفاق نمیافتاد. افتخار بزرگ من بهعنوان یک مدیر حوزه فناوری حضور این آدمها است. انسانهایی که هرکدام از آنها یک سرمایه بدون قیمت برای کشور خودشان، برای مردم و نسل بشریت هستند و من خیلی خوشحالم که ما در کشورمان بسیاری از این افراد را داریم و اکوسیستمی را ایجاد کردیم که بتوانیم این افراد را بهتر شناسایی و پشتیبانی کنیم و نهایتاً به بالندگی برسانیم؛ بنابراین ما این ظرفیت بالقوه را در کشور داشتیم و با فرهنگ دانشبنیان آن را به فعلیت میرسانیم. امیدوارم این مسیر با قوت بیشتری پیش برود تا بتوانیم علاوه بر فضای اقتصاد، در فضای ملی نیز به اقتدار لازم برسیم و بتوانیم کشورهای دیگر را مجاب کنیم که از فناوریهای ما استفاده کنند.