مقام معظم رهبری که در این سالها پیرامون مسائل اقتصادی صحبتهای بسیاری انجام داده و به تبیین این مسئله پرداختهاند، به تبیین جهش تولید و مفهوم کار پرداختند. ” در زمینههای کار اقتصادی، عمدهی تلاش را باید روی تولید برد. اساس مسئله، تولید است. (5/6/1382)
برای اقتصاد یک کشور، مهمترین بخشی که میتواند یک شکوفایی پایدار را به وجود بیاورد، تولید است. بخصوص آن بخش اقتصاد تولیدیای که متکی است به دانش، متکی است به علم؛ اینجا اینجور است؛ هم اقتصادی است، هم تولیدی است، هم علمی است؛ دانشبنیان است. این، شایستهی ملت ایران است. (8/1/1390)
تولید هم که ما میگوییم، فقط تولید صنعتی را نمیگوییم؛ تولید صنعتی، تولید کشاورزی، دامداری، صنایع بزرگ، صنایع متوسّط، صنایع کوچک، حتّی صنایعدستی، حتّی صنایع خانگی، حتّی تربیت دام -چند دام در خانههای روستایی- که خود این بهمراتب کمک خواهد کرد به گسترش رفاه عمومی در جوامع. اینها را باید بنشینند برنامهریزی کنند؛ البتّه سهم صنایع دانشبنیان خیلی زیاد است، باید توجّه بشود. (1/1/1398)”
مهندس نجاتبخش در ابتدا به بیان تاریخچهای از شرکت پرداختند:
از سال ۷۸ تولید را مثل سایر تولیدیهای کشور با یک برانکارد در حوزه تجهیزات پزشکی شروع کردیم. کمکم نقش نیروی انسانی برای ما واضح و آشکارتر شد. به همین جهت رفتیم به سمت تولید محصولات با تکنولوژی بالاتر مثل تختهای اتاق عمل، چراغ اتاق عمل و پای خود را روی پله آخر فناوریهای تجهیزات پزشکی، یعنی تولید دستگاه شتابدهنده خطی درمان سرطان گذاشتیم. ما بهعنوان پنجمین شرکت در دنیا هستیم که این محصول را تولید کردیم با بومیسازی بالای ۹۰ درصدی و با تکیهبر نیروی انسانی خود، از قشر کارگری گرفته تا مهندسی. در ادامه با اشاره به ساخت دستگاه ایکس ری کانتینری کالا اشاره کردند که: ما این دستگاهی را که ندیده بودیم، از روزی که ندیده بودیم تا وقتیکه ساختیم، هشت ماه طول کشید با بومیسازی بالای ۹۰ درصدی که یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی هست؛ و گفتند که ما توانستیم با این دو محصول جلوی ارزبری بالای ۱۰۰ میلیون دلار را بگیریم. همچنین اضافه نمودند که ما آمادگی تأمین کامل این دستگاه را در کشور برای مبارزه با قاچاق که حضرتعالی همیشه بر آن تأکید داشتید، داریم. در ادامه با اشاره به ورود کرونا به کشور و ورود شرکت به حل این مسئله گفتند: با پنج پروژه شروع کردیم. اولین موضوع اصلی ما دستگاه تولید ماسک بود. مشکل تولید ماسک در کشور و گلوگاه آن خط تولید آن بود. ما باهمت جوانهایی که شبانهروز ایستادند، توانستیم ۸۰ خط تولید را در دستور کار خود قرار دهیم و در کمتر از ۱۵ روز، توانستیم ماسک تولید کنیم؛ یعنی ماسکی که ندیده بودیم در کمتر از ۱۵ روز موفق به تولید آن شدیم.
در ادامه نیز با توجه به نامگذاری سال به جهش تولید به ارائه چند پیشنهاد پرداختند:
همانطور که مستحضرید یک اقتصاد دولتی داریم که شاخص آن پول نفت است و یک اقتصاد سرمایهداری خصوصی غربی که شاخص آن اصالت سود است؛ اما امروز رگههایی از اقتصاد مردمی در کشور وجود دارد که با محوریت شرکتهای دانشبنیان میتواند وارد عمل شود و دغدغه آن مسئله نظام و دغدغه نظام است. همانطور که میبینید ما از تجهیزات هایتک خود یکدفعه با توجه به مسئلهای که در ماسک پیش آمد چرخش کردیم به سمت تولید ماسک که یکی از سادهترین محصولات پزشکی است. پس آمادگی این را داریم که در همه حوزهها ورود پیدا کنیم. در کنار مایکی از دستگاههای ما هنوز تولید نشده بود برای کش زدن روی ماسک که حسینیهها را فعال کردیم. بالغبر ۳۰ حسینیه در استان اصفهان و بالغبر هزاران نفر در استان فعال شدند و پایکار آمدند و ما توانستیم در این مدت کوتاه، هم دستگاه تولید کنیم و هم بیش از چندین میلیون ماسک تقدیم کشور کنیم.
در پیشنهادهای من برای جهش تولید اولین آنها، این است که ما قلههای فناوری را بر دوش شرکتهای دانشبنیان بگذاریم و با اعتماد صددرصدی ما به آنها، همانطور که در دوران دفاع مقدس به فرماندهان و سربازان این کشور اعتماد کردیم، امروز به سربازان خودتان و درواقع با نگاه اعتماد بالایی که دولت و نظام باید به آنها داشته باشد، به آنها اجازه حرکت بدهیم تا بتوانند قلههای فناوری را بگیرند. با گرفتن قلههای فناوری تولید در کشور راه خواهد افتاد.
مسئله بعدی خط تولیدها است که باید به داخل سپرده شود. اینکه ما برویم خط تولید بیاوریم و در آخر، فقط از آن استفاده کنیم برای تولید، این مسئله برای کشور خیلی مزیتی ایجاد نخواهد کرد.
مسئله بعدی در تأمین مالی و آوردن سرمایههای مردمی به این سمت است. بسیاری از مردم علاقهمند به سرمایهگذاری در این حوزهها هستند. منتها ما باید راهکارهای آن را از سمت صندوق نوآوری و شکوفایی و بانکهای کشور و ساده کردن کارها برای اینکه سرمایهها بهراحتی وارد حوزههای دانشبنیان شود، بازکنیم.
مسئله بعدی با توجه به اینکه سرمایه اصلی کشور نیروی انسانی است و در همین حوزههای دانشبنیان هم مهمترین چیز است، حضرت آقا ما بالای چندین میلیون دانشجو داریم که اینها سالانه پایاننامههایی دارند. با هدایت این پایاننامهها در شرکتهای دانشبنیان، ما میتوانیم گلوگاههای فناوری بزرگ را فتح کنیم.
یکی دیگر از مسائلی که خدمت حضرت آقای رئیسی همعرض کردیم این بود که یکی از مسائلی که باید حل شود، ارزشگذاری فناوریها است. ساختمان ما ممکن است ۲۰ میلیارد، ۳۰ میلیارد، ارزش داشته باشد ولی ارزش فناوریهای تولیدشده در شرکتهای ما بالای هزاران میلیارد تومان است. ارزشگذاری فناوری با هدایت معاونت علمی و قابلیت رهن اینها در بانکها و صندوقهای مالی گرههای بزرگ مالی شرکتهای دانشبنیان را میتواند رفع کند.
من یک نکته دیگر نیز در بحث مجوزها بگویم. در بحث مجوزها که باز یکی از گلوگاهها است که در کشور خود حضرتعالی نیز فرمودید، راهی که برای این وجود دارد بازهم اعتماد به شرکتهای دانشبنیان است و خود اظهاری اینها باید توسط سیستمهای ما با نظارت معاونت علمی و فناوری قابلقبول باشد.
پسازآن نیز مقام معظم رهبری به ایراد سخنانی در باب جایگاه کار و جهش تولید پرداختند:
کار در اسلام به دو معنا، یک مفهوم شناختهشده است: هم کار به معنای عام، یعنی شامل کار معنوی، دنیایی، اخروی، اقتصادی، فکری، جسمی، بدنی و درمجموع کار، [یعنی] عمل؛ هم کار به معنای خاصّ اقتصادی که امروز، مسئلهی کار و کارگر به معنای ویژهی خود در دنیا مطرح است؛ کار به هر دو معنا در اسلام مطرح است.
امّا در آن معنای اوّل که معنای عمومی است که «لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعی»،(۲) در آیهای که تلاوت کردند در اولِ همین محفل شریف، یا اینکه امیرالمؤمنین فرمود: العَمَلَ العَمَلَ ثُمَ النِّهایَةَ النِّهایَة. (۳) کار، کار؛ این شعار است، این شعار دادن امیرالمؤمنین است: کار، کار؛ و آنگاه «اَلنِّهایَة»؛ یعنی به سرانجام رساندن کار. یکی از مشکلات ما این است که کار را گاهی شروع میکنیم ولی نیمهکاره میماند. بنابراین، این معنای عمومی کار است، این مخصوص کار به معنای اقتصادی آن نیست؛ کارِ عملی است، کارِ دینی است، کارِ دنیایی است، کارِ دستهجمعی است، کارِ سیاسی است، کارِ جهادی است؛ این عمل، همه جور کاری را شامل میشود؛ که در قرآن هم شما ملاحظه میکنید «عَمِلُوا الصّالِحت» چقدر تکرار شده؛ الَّذینَءامَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحت؛(۴) وَ عَمِلَ صالِحًا. راجع به «عمل» در قرآن تکرار شده و بحث عمل در قرآن بهطور مکرّر آمده است.
خب، اینجا تکیهی بر روی این معنای از کار، نقطهی مقابل مفت خواری است. یعنی توجّه بکنیم به اینکه انتظار نداشته باشیم بهطور مفت چیزی گیر ما بیاید؛ چه درزمینهی مسائل دینی و پاداش اخروی، چه درزمینهی مسائل دنیایی، چه در مقولهی مسائل مهم کشوری، مسائل سیاسی، مسائل اجتماعی، باید کارکرد، دنبال کار باید بود، نتیجهی کار را باید مطالبه کرد؛ مفت خواری و جفتجویی غلط است؛ پس تکیهی بر عملِ به این معنا به خاطر این خصوصیّت است.
و امّا تکیهی به کار به معنای دوّم -که معنای اقتصادی است- هم در اسلام مطرح است. اینکه پیغمبر اکرم دست کارگر را میگیرد و میبوسد، این خیلی چیز مهمّی است. یا پیغمبر اکرم میفرماید که «وَ لَکِنَّ اللهَ یُحِبُّ عَبداً اِذا عَمِلَ عَمَلاً اَحکَمَه»؛(۵) خدای متعال آنکسی را که عمل انجام میدهد، کار انجام میدهد و آن کار را بهطور محکم و متقن انجام میدهد، بااحساس مسئولیّت انجام میدهد، دوست میدارد. بنابراین در اسلام مقولهی کار به هر دو معنا مطرح است، منتها من امروز راجع به این معنای دوّم چندجملهای را عرض میکنم.
خب هدف اقتصاد کشور چیست؟ هدف اقتصاد عبارت است از تولید ثروت و تقسیم عادلانهی آن. یک اقتصاد سالم اینجور اقتصادی است که بتواند ثروت را در کشور تولید کند و آن را به نحو عادلانه، به نحو صحیح بین آحاد مردم کشور تقسیم کند؛ این اقتصاد، اقتصاد سالمی است.
برای رسیدن به این اقتصاد سالم دو سه ستون اصلی وجود دارد؛ یک ستون اصلی عبارت است از ستون کارگر؛ بنابراین یکی از عاملهای درجهی اوّلِ تولید ثروت در کشور عبارت است از کارگر؛ البتّه کارگر هر چه ماهر باشد، نوآور باشد، خلّاق باشد -همچنان که امروز در این گزارش دیده شد که کارگرها از خودشان خلّاقیّت و نوآوری و مهارت نشان میدهند- طبعاً نتیجهی کار برتر و بالاتر است. لذاست که یکی از وظایف ما درزمینهی مسائل کارگری این است که بتوانیم دانش و مهارت نیروی انسانیمان را ارتقا بدهیم؛ اینیکی از وظایف است که حالا دیدم بعضی از بنگاههای اقتصادی به این نکته توجّه دارند و در گزارششان بود. یکی از وظایف بنگاههای اقتصادی این است که بتوانند دانش و مهارت نیروی کار را، نیروی انسانی موجود را افزایش بدهند و ارتقا بدهند؛ این میتواند نتیجهی مطلوبی ببخشد.
در نقطهی مقابل هم کارگر است که طبعاً بامهارت بیشتر، بااحساس مسئولیّت بیشتر -که آن احساس مسئولیّت، همان «فَاَحکَمَه» یا «فَاَتقَنَه» در روایت است- کار را محکمکاری کند، متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد، سهلانگاری نکند؛ این وظیفهی مشترکی است بین کارگر و کارفرما.
یک همکاری دوجانبهی واقعی میان نیروی کار، و سرمایهگذار که اصطلاحاً به او کارفرما گفته میشود میتواند تولید و ارزشافزوده را افزایش بدهد؛ یک همکاری مشترک از سوی کارگر و از سوی کارفرما یا سرمایهگذار. نیروی کار و کارگر مهارتش را، احساس مسئولیّتش را افزایش بدهد، دقّتش را افزایش بدهد و با مسئولیّت بیشتر کار بکند، کارفرما [هم] سهم نیروی کار را از عواید بنگاه اقتصادی افزایش بدهد؛ اینیکی از چیزهایی است که لازم است.
دیدم دوستانی شکایت میکنند از بعضی از مصوّباتی که نظرات کارگر در آنها ملاحظه نشده. خیلی خب، این مقرّرات بایستی حتماً با نگاه عادلانه تنظیم بشود و مسئولین بنگاهها هم به این نکته توجّه بکنند. بنابراین ما در سیاستهای اقتصاد مقاومتی همین را گفتیم، یعنی همکاریِ این دو را؛ که آنوقت در این صورت این دو، یعنی هم کارگر و هم کارفرما مشترکاً ستون اصلیِ ایجاد رشد اقتصادی و پیشرفت اقتصادی را تشکیل میدهند.
یکی از نکاتی که در باب کارگران و به مناسبت هفتهی کارگر خوب است روی آن تکیه بشود، مسئلهی رعایت حقّ نیروی کار است. حقوق طبیعی نیروی کار باید رعایت بشود؛ یعنی دستمزد عادلانه، پرداخت منظّم و بدون تأخیر، ثبات اشتغال یعنی امنیّت شغلی که بنده روی این امنیّت شغلی هم سالهای قبل تأکید کردهام که اینیکی از مسائل بسیار مهم است. بعضی از آقایانی که صحبت کردند، اشاره کردند که هیچ نیروی کاری را در این مدّت از کار منفک نکردند؛ این بسیار کار خوبی است، بسیار روش خوبی است؛ امنیّت شغلی. مسئلهی بیمه، مسئلهی آموزش، مسئلهی خدمات رفاهی، مسئلهی بهداشت و درمان، اینها چیزهایی است که جزو حقوق کارگران است و این وظایف طبیعی کارفرما است. البتّه اگر اهتمام بیشتری نسبت به کارگر انجام بگیرد مثلاینکه نیازهای خانواده مورد مراعات قرار بگیرد یا آموزش فرزندان یا ازدواج و امثال اینها، طبعاً تأثیر بیشتری در ارتباط و التیام بین کارگر و کارفرما خواهد داشت که امر مبارک و خوبی است.
به همین مناسبت این تذکّر را من عرض بکنم که در دنیای کنونی تحوّلات فنّاوری لحظهای است -حالا اگر تعبیر مبالغهآمیز نباشد- یعنی بهسرعت این تحوّلات دارد انجام میگیرد؛ بنابراین چون این تحوّلات پیدرپی فنّاوری هست، یکی از ضرورتها برای بنگاههای صنعتی و کشاورزی و بنگاههای اقتصادی یادگیری مداوم است؛ حالا این یادگیری هم به معنای یادگیری آموزشی، و هم به معنای یادگیری تجربه است. گاهی هست که کسانی که تجربهی کاردارند، فواید اینها برای نسل بعدِ خودشان از آموزشهای جدید هم بیشتر است. فرض بفرمایید حالا همین خانوادهی کشاورزی که اینجا گزارش دادند از خراسان، یقیناً سودی که آن نسل سوّم از دانش جدید و معلومات جدید برده، بیشتر نیست از سودی که از تجربهی پدران خودش و تجربهی دو نسل قبل از خود برده. بنابراین، هم از دانش استفاده بشود، هم از تجربهی نیروهای مجرّب استفاده بشود.
یک نکتهی دیگر هم این است که اگر بهرهوریِ نیروی کار ارتقا پیدا کند، کیفیّت کار ارتقا پیدا خواهد کرد. همین مسئلهی آموزشی که عرض کردیم، اگر چنانچه تحقّق پیدا کند -که قهراً نیروی کار بهرهوریِ بیشتری خواهد داشت- قیمت تمامشده یا هزینهی کار کمتر خواهد شد، این طبعاً کیفیّت را ارتقا میدهد؛ کیفیّت وقتی ارتقا پیدا بکند، قدرت رقابت بیشتر میشود و رواج و رونق اقتصادی به وجود میآید، بخصوص درزمینهی صادرات.
یک نکتهی دیگر در مورد کارگران این است که در دو قرنِ گذشته کارگران در عرصهی سیاسی تأثیرگذار بودند. در همه جای دنیا؛ هم در اروپا، هم در کشورهای دیگر، در عرصهی سیاسی کارگران تأثیرگذار بودند. در کشور ما هم کارگران تأثیرگذار بودند به معنای واقعی کلمه. در پیروزی انقلاب -همانطور که اشاره کردند در اوّل این جلسه- کارگرها، کارگرهای شرکت نفت و بعضی مناطق دیگر، حقیقتاً تأثیر گذاشتند در وضع پیشرفت انقلاب.
بعد هم در دوران جمهوری اسلامی یکی از برترین قشرها در همراهی با اهداف جمهوری اسلامی کارگرها بودند؛ چه در دوران دفاع مقدّس، چه در دورانهای بعد و در حوادث گوناگون همواره کارگرها جلو بودند، تلاش کردند، کارکردند به نفع نظام، و در خدمت نظام قرار داشتند. بنابراین پیوند میان نظام جمهوری اسلامی و کارگران یک پیوند دائمی است و امیدواریم انشاءالله این پیوند ادامه پیدا کند؛ و این البتّه وظایف مسئولان نظام را نسبت به کارگران افزایش میدهد؛ و وظایف فراوانی همه نسبت به جامعهی کارگری دارند؛ از مسئولین گوناگون در سه قوّه و آحاد مردم تا کارفرمایان و صاحبان صنایع و مناطق کشاورزی.
راجع به جهش تولید؛ خب ما امسال را اعلام کردیم بهعنوان سال «جهش تولید»؛ الآن هم در اردیبهشتماه هستیم، هنوز اوّل سال هستیم، یعنی فرصت و امکان برای اینکه به معنای واقعی کلمه در امسال جهش تولید انجام بگیرد هست؛ یعنی ما در ضیق وقت قرار نداریم. الآن فرصت خیلی خوبی هست -ده یازده ماه مجال هست- دستگاههای مختلف میتوانند به وظایفی که به جهش تولید منتهی میشود، انَشاءالله عمل بکنند. لذا من چند نکته را در باب جهش تولید عرض میکنم:
اولاً دربارهی تولید خیلی صحبت کردیم؛ بنده هم زیاد صحبت کردهام، مسئولینی هم که دلسوز بودند، علاقهمند بودند گفتهاند. من میخواهم این را بگویم که تولید را میتوان به سیستم ایمنی و دفاعی بدن تشبیه کرد. اگر ما در اقتصاد کشور، اقتصاد را به یک بدن انسان تشبیه بکنیم، سیستم دفاعی و امنیّتّبخشِ اقتصاد عبارت از تولید است.
مسئلهی تولید یک نقش تأثیرگذار عجیبی به این شکل دارد که طبعاً بایستی آن را مهم شمرد و به آن توجّه کرد. اگر ما بتوانیم این سیستم دفاعی و ایمنیِ پیکرهی اقتصاد کشور را تأمین کنیم و از همه جهت، آن را آماده نگه بداریم، بلاشک این مشکلات، این تکانههای گوناگون بینالمللی و تکانههای مختلف اقتصادی نخواهد توانست به کشور صدمهی اساسی و مهمّی وارد کند.
خب، تولید میتواند یک اقتصاد ملّی قوی را در کشور تشکیل بدهد؛ یعنی در ساخت یک اقتصاد قوی، تولید نقش اوّل را دارد؛ یک تأثیر حیاتیِ غیرقابلانکاری را در ادارهی کشور دارد. آن [طور] که من تصوّر میکنم، به اعتقاد بنده مسئلهی تولید فقط مسئلهی اقتصاد هم نیست؛ البتّه تولید برای اقتصاد، حیاتی است؛ تولید داخلی برای اقتصاد کشور و اقتصاد سالم، حیاتی است، لکن فقط این نیست. تولید ازلحاظ سیاسی، یک کشور را دارای اعتمادبهنفس میکند، ملّت را دارای احساس عزّت میکند. اینکه ملّت احساس کنند که نیازهایشان در داخل کشورِ خودشان بهوسیلهی خودشان تأمین میشود، برای یک ملّت خیلی مایهی عزّت و افتخار است؛ تا اینکه ببینند هر چه لازم دارند، بایستی از دیگران بگیرند؛ بایستی از دیگران آن را التماس بکنند؛ [دیگران هم] گاهی بدهند، گاهی هم ندهند. پس میبینید مسئلهی تولید، ابعادی فراتر از ابعاد اقتصادی محض دارد. علاوه بر اینکه تولید میتواند بر روی کلّیّهی شاخصههای اقتصادی کشور اثر بگذارد؛ یعنی تولید میتواند در شاخصهای گوناگون مثل تولید ناخالص داخلی، مسئلهی اشتغال -که بسیار مسئلهی مهمّی است- مسئلهی عرضهی کالا و خدمات، مسئلهی رفاه عمومی جامعه، مسئلهی صادرات و تأثیرگذاری فکری و فرهنگیای که صادرات میتواند بکند، اثر بگذارد. بعلاوه همانطور که عرض کردیم، تولید داخلی مایهی افتخار ملّی است، به افراد جامعه اعتمادبهنفس میدهد و مانند اینها. بنابراین بیش از این، انسان در باب اهمّیّت تولید چه بگوید؟ تولید داخلی واقعاً حیاتی است برای کشور.
خب حالا ما گفتیم جهش تولید؛ چرا میگوییم جهش تولید؟ به خاطر اینکه ما ازلحاظ تولید عقبیم. این کارهایی که دوستان اشاره کردند که انجامگرفته، کارهای بسیار برجسته و خوبی است، منتها اینها کافی نیست و ما نیاز به توسعهی بیشتر تولید و تقویت بیشتر تولید و پیشرفت بیشتر تولید داریم که حالا من نکاتی را در این زمینه عرض میکنم.
نکتهی اوّل این است که این را بدانیم که قویترین دولتها هم قادر نیست بدون مشارکت مردم موتور اقتصاد جامعه را به راه بیندازد؛ هیچ دولتی بدون مشارکت مردم نمیتواند اقتصاد کشور را سامان بدهد. بعضی از سازوکارهای فکری، سیاسی، اقتصادی، مثل نوعی از سوسیالیسمها -البتّه نه همهی انواع سوسیالیسم- این فکرها را کردند که بتوانند دولتها را متصّدی کار اقتصاد کنند [امّا] شکست خوردند. امکان ندارد و بدون مشارکت مردم هیچ دولتی نخواهد توانست اقتصاد کشور را سامان بدهد و موتور اقتصاد را [راه بیندازد]. بنابراین یکی از مسائل مهمّ ما باید این باشد که استعدادهای مردم، ابتکارهای مردم، ظرفیتهای گوناگون مردم را وارد میدان اقتصاد کشور بکنیم.
خب، درعینحال که این کار، کار مردم است، دولت هم وظایف مهمّی دارد. دولت که میگوییم، منظور سه قوّه است، نهفقط قوّهی مجریّه؛ یعنی هم قوّهی مجریّه، هم قوّهی مقنّنه، و هم قوّهی قضائیّه، بهعنوان دولت جمهوری اسلامی، اینها وظایفی دارند که وظایف مهمّی است؛ ازجملهی این وظایف -که اگر این وظایف را دولت عمل نکند و مسئولین کشور عمل نکنند، جهش تولید صورت نخواهد گرفت- این است که دولت بایستی از تولید و تولیدکننده حمایت بکند.
در یک جمله میتوان اینطور خلاصه کرد: حمایت دولت. خب این حمایت به چه معنا است؟ بعضی تا میگوییم «حمایت»، خیال میکنند باید تزریق نقدینگی کرد. خب بله، یکجاهایی ممکن است تزریق منابع مالی هم لازم باشد [امّا] یکجاهایی هم مضر است. منظور از حمایت، تزریق منابع مالی صرفاً نیست بلکه میدان را باز کردن است. اگر نیروی کار مردمی را، سرمایهگذار را، مهندس را، صاحبفکر را، کارگر را بهعنوان یک دوندهی پُرشتابی فرض کنیم، شما لازم نیست به او یاد بدهید چهکار کند، او خودش شوق و میل حرکت دارد. شما میدان را بازکنید، موانع را بردارید، زمین را صاف کنید، اجازه بدهید او حرکت خودش را انجام بدهد. اگر چنانچه این کار از سوی دولت انجام بگیرد -که بسیار کار مهمّی است و حالا من به بعضی از نمونههایش هم اشاره خواهم کرد- آنوقت این حرکت بهصورت صحیحی انجام خواهد گرفت. بنابراین حمایت که میگوییم، یعنی برداشتن موانع. برداشتن موانع مثل چه؟ مثل برداشتن مقرّرات دستوپاگیر. بعضی از مقرّرات هست که هیچ فایدهای ندارد و ضرر هم دارد؛ وجود این مقرّرات مانع از این است که دستگاه تولیدکننده و دستگاه اقتصادیِ فعّال و مفید بتواند کار خودش را انجام بدهد.
یکی از حمایتها که بسیار مهم است، مبارزه با قاچاق است؛ یعنی واقعاً قاچاق یک آفتی است برای کشور که باید به معنای حقیقی کلمه با این آفت مبارزه کرد.
یکی از کارهای لازم ،منع جدّی واردات بیرویه است. اینهمه بنده تأکید کردم بر روی مسئلهی واردات؛ بازهم انسان میبیند به بهانههای مختلف یکجاهایی واردات [صورت میگیرد]. به ما نامه مینویسند و شکایت میکنند؛ یک دستگاهی میگوید که ما مثلاً این وسیله را با زحمت زیادی درست کردیم به نصف قیمت، به یکسوّم قیمت، [امّا] فلان دستگاه دولتی که به این وسیله احتیاج دارد، میرود با تولیدکنندهی خارجی قرارداد میبندد، وارد میکند؛ خب این کار نباید بشود. اگر چنانچه این کار در یک موارد مهمّی انجام بگیرد، باید اسمش را گذاشت جنایت، خیانت. البتّه همیشه اینجور نیست، و از روی غفلت گاهی انجام میگیرد، امّا گاهی هم واقعاً جنایت و خیانت است.
یکی از حمایتها مبارزهی جدّی با فساد مالی است. با فساد باید مبارزه کرد؛ هم فساد اداری، یعنی فساد کسی که در دستگاه دولتی و مرتبط با مسائل اقتصادی است و هم فساد آنکسی که در کار تولید و در کار فعّالیّت اقتصادی است.
یکی از مسائل، مقابلهی جدّی با کارشکنیهای اداری است. یک مسئلهی مهم، رعایت حقوق مالکیّت است که این از وظایف قوّهی قضائیّه است. یک مسئلهی مهم پرهیز از کمک به سفتهبازی و سوداگریهای زیانبخش است که این، قانون لازم دارد و مربوط به مجلس شورای اسلامی است. در یک مواردی معافیتهای مالیاتی لازم است، همچنان که در نقطهی مقابل، در یک مواردی وضع مالیات لازم است؛ مثل ثروتهای بادآورده. در خیلی از مواردِ تولیدی باید از این قبیل به اینها کمک کرد. بنابراین حمایت واقعی از تولید، که گفتیم دولت باید حمایت بکند، این چیزها و امثال اینها است.
و خب مشاهده کردید در همین قضیّهی کرونا خوشبختانه دولت حمایت کرد از مردم، یعنی میدان را باز کردند. اگر دولت میگفت که «هر کس میخواهد مثلاً از این ماسک تولید کند، باید بیاید از ما اجازه بگیرد»، همین یک کار کوچک را اگر انجام میدادند، کافی بود برای اینکه ماسک در کشور تولید نشود؛ [امّا] میدان را باز کردند، گفتند هر کس میتواند ماسک تولید کند، تولید کند. [لذا] دستگاهها تولید کردند، کارخانهها تولید کردند، ستاد اجرائی تولید کرد، بنیاد مستضعفان تولید کرد، در خانهها مردم تولید کردند، در مساجد تولید کردند؛ جوری شده که ما الآن ماسک زیادتر از اندازهی نیاز در کشور داریم و میتوانیم به دیگران بدهیم؛ این به خاطر آن بود که دولت مانع را برطرف کرد. اگر از این قبیل کارها در بخشهای مختلف انجام بگیرد، بلاشک کمک خواهد کرد.
گاهی دستگاههای اجرائی به بهانههایی راهِ واردات را بیمورد باز میکنند؛ فرض بفرمایید مسئلهی رقابت. مثلاً فرض کنید که وقتی گفته میشود چرا اجازه دادید خودروهای خارجی به این شکل بیایند، میگویند آقا رقابت. من میگویم خب شما که میخواهید بهوسیلهی رقابت، کیفیّت را بالا ببرید، تلاش را بگذارید روی بالا بردن کیفیّت از یکراه دیگر؛ وَالّا شما بیایید تولید داخلی را مشمول زیان مضاعف بکنید به خاطر اینکه میخواهید مثلاً کیفیّت را بالا ببرید، این بههیچوجه درست نیست. جهش تولید، به معنای جهش کمّیّت هم هست، [و البتّه] به معنای جهش کیفیّت هم هست، هرکدام هم راههایی دارد؛ این را از طریق واردات نخواهید تأمین بکنید. بعضی هم البتّه مقاصد دیگری دارند، که واقعاً گاهی اوقات میشود که تولید به خاک سیاه مینشیند به خاطر واردات بیرویّهای که نمونههای فراوانش را ما داریم. پس بنابراین نکتهی بعدی هم مسئلهی ممنوعیّت واردات بود در کالاهایی که در کشور تولید میشود، یا امکان تولید دارد.
مسئلهی بعدی مسئلهی جهش کیفیّتی است که اشاره کردیم؛ این هم یک اصل مهم است. اگر ما جهش کمّی داشته باشیم، [امّا] جهش کیفی نداشته باشیم، پیش نخواهیم رفت. باید کاری کنیم که مصرفکنندهی داخلی قانع بشود به اینکه این کیفیّت، کیفیّت مطلوبی است.
نکتهی بعدی اینکه ما باید امید به کار و تلاش را در کشور روزبهروز افزایش بدهیم. اینکه من عرض میکنم این برنامه پخش بشود تا مردم ببینند، به خاطر این است که یک عدّهای دائم دارند مثل زمزمههای خطرناک و مضر به گوش مردم میخوانند که فایدهای ندارد، نمیتوانیم، امکان ندارد؛ درحالیکه امکان دارد، ما خیلی کارهای بزرگ را میتوانیم انجام بدهیم. ببینید، من این را میخواهم عرض بکنم که ما وقتی میتوانیم یک ماهوارهبر با این کیفیّت درست کنیم که بتواند با این سرعت، یعنی ۷۵۰۰ متر بر ثانیه حرکت بکند -یعنی در یک ثانیه هفت ونیم کیلومتر- وقتی میتوانیم ماهوارهی خودمان را در مدار موردنظرمان قرار بدهیم، پس باید بتوانیم خیلی از کارهای دیگر را هم انجام بدهیم. آنکسی که امروز این ماهوارهبر را تولید میکند و این ماهواره را به فضا میرساند، همین آدم، همین نیّت، همین دست خواهد توانست چند صباح دیگر همین ماهواره را به مدار ۳۶ هزار کیلومتری برساند که موردنظر ما است؛ ما میخواهیم ماهواره به مدار ۳۶ هزار کیلومتری [برسد]؛ این قطعاً خواهد شد، این امکان قطعاً وجود دارد.
یعنی همین نیّتی، همّتی، دستی که امروز [ماهواره را] به فاصلهی مثلاً فرض کنید ۴۰۰ کیلومتری یا ۴۵۰ کیلومتری میرساند، همین همّت خواهد توانست فردا [آن را] به ۳۶ هزار کیلومتر هم برساند. یعنی وقتی امید بود، وقتی احساس پیشرفت بود، وقتی احساس توانایی بود، این پیش میآید؛ عرض من این است. حالا بعضیها میگویند که مثلاً فرض کنید «آقا! اینکه شما اظهار خوشوقتی میکنید که ماهواره پرتاب کردید یا فلان، موجب این نیست که [کشور امنیّت پیدا کند.] ماهواره و سلاح و مانند اینها نمیتواند کشور را امنیّت بدهد و عمده مسائل اقتصادی است.». خب این کارها را، این حرفها را ما میدانیم، اینها را بلدیم، نه اینکه این را ندانیم. حرف من این است: من میگویم وقتیکه میتوانیم در بخش نظامی یا فرض کنید در بخش پرتاب ماهوارهی فضائی یک چنین حرکت بزرگی را انجام بدهیم، چرا نتوانیم اتومبیلی، خودرویی تولید کنیم که در صد کیلومتر مثلاً پنج لیتر بنزین لازم داشته باشد؟ دائم متوقّف بشویم در اتومبیلی یا خودرویی که مثلاً فرض کنید دوازده لیتر یا ده لیتر یا هشت لیتر مصرف میکند. یعنی این توانایی وقتی در ما وجود دارد، این روحیهی ابتکار وقتی در ما وجود دارد، در همهی بخشهای کشور وجود خواهد داشت؛ هم در بخش صنعتی، هم در بخشهای گوناگون دیگر [نظیر] کشاورزی و خدماتی. حرف ما این است.
بنابراین حرکت تولید در کشور بحمدالله آغازشده؛ ولیکن میخواهم این را عرض بکنم: ما با حرکت معمولی بهجایی نمیرسیم، جهش لازم است، حرکت مضاعف لازم است؛ و زمینهی این حرکت مضاعف خوشبختانه در کشور وجود دارد. عناصر بسیار خوبِ مبتکر، جوانهای آمادهی به کار، جوانهای تشنهی کار در کشور وجود دارند، میتوانیم از وجود اینها استفاده کنیم و تولید را به معنای واقعی کلمه جهش بدهیم، و جهش تولید خواهد توانست اقتصاد کشور را احیا کند.
من مجدّداً از دوستانی که امروز زحمت کشیدند و این برنامه را تنظیم کردند و کسانی که صحبت کردند و گزارش دادند، و همچنین از همهی کسانی که در بخش مسائل اقتصادی مشغول فعّالیّت هستند تشکّر میکنم. امیدوارم که انشاءالله به برکت ادعیهی زاکیهی مردم عزیزمان در ماه مبارک رمضان، تحولات اساسی و مهمّی در بخشهای موردنیاز کشور ازجمله بخش اقتصادی انجام بگیرد. و با این وضعی که در قضیّهی این ویروس کرونا پیش آمد و مردم یک تکانی خوردند، یک وضع جدید و فوقالعادهای به وجود آمد -این تعطیلیها، این نیازها، این تأمین نیازها، این همکاریها که به معنای واقعی کلمه این همکاریها خیلی باارزش بود- امیدواریم انشاءالله این خودش یک مقدّمهای و سرآغازی باشد برای کارهای نو و جدید و تحوّلاتی در زمینههای مختلف ازجمله درزمینهی اقتصادی؛ و خداوند کمک کند، برکت بدهد، دعاها را مستجاب کند.