یکی از کارهایی که دشمن بهعنوان آخرین حربه علیه کشور ما استفاده میکند، حربه تحریمهای اقتصادی است. اولین گزینهای که دشمنان علیه انقلاب استفاده کردند گزینه نظامی بود که هشت سال جنگ را به ما تحمیل کردند البته خوشبختانه ناکام شدند و متوجه شدند که این گزینه جواب نمیدهد. امروز آخرین گزینه آنها به قول خودشان فشار حداکثری است.
ما برای مقابله با تحریمها چندراه داریم یکی اینکه برویم و گفتوگو کنیم، امتیازی بدهیم و امتیازی بگیریم، مثلاً لغو یک تحریم یا همه را دنبال کنیم؛ که عملاً این روش را دنبال کردیم و عملاً هم جواب نداده است. من مذاکره را نفی نمیکنم ولی هشت سال مشغول این کار شدیم و در حال حاضر تعداد تحریمها نزدیک به دو برابر شده است. راه دیگر این است که برویم و تحریمها را دور بزنیم؛ مثلاً اگر دشمن میگوید اجازه نمیدهم که نفت بفروشی، از یک طریقی نفت را بفروشیم. راه سوم این است که تحریم را بیاثر کنیم. بیاثر کردن تحریم، دو شیوه میتواند داشته باشد. یکی به قول نظامیها پدافندی است؛ مثلاً آنها به شما میگویند به تو بنزین نمیفروشیم و اجازه نمیدهیم شخص دیگری هم به تو بنزین بفروشد و شما میگویید خودم تولید میکنم. با این روش تحریم بنزین بیاثر میشود زیرا شما تولیدکننده و صادرکننده بنزین میشوید اما یک سطح بالاتری هم وجود دارد. شیوه آفندی است یعنی تو بتوانی نهتنها در برابر تحریم دشمن و بیاثر کردن آن بهصورت پدافندی عمل کنی بلکه در این جنگ اقتصادی که او راه انداخته است، شما حمله کنید و شما آفند کنید و او به دنبال این باشد که حمله شما را بیاثر کند (این طرح را در اینجا میگویم زیرا اینجا میشود مدعی این حرف شد.). این حمله منظورم حمله نظامی و امنیتی نیست بلکه حمله اقتصادی است؛ یعنی شما بتوانید در عرصههایی که او مدعی است بهویژه در فناوریهای پیشرفته وارد این میدان شوید جایی که پاشنه آشیل آنها است. الآن آمریکاییها و بعضی از کشورهای اروپایی یکی از مزیتهای خودشان را در انحصار بعضی از فناوریهای نوین میدانند. یکی از جنگهای جدی که در بحث فناوری و اقتصادی بین آمریکا و چین یا اروپا و چین وجود دارد در همین مسئله است که چین در این عرصه آفند میکند. منتهی در این عرصه مناسباتی که آنها با چین دارند یک مناسبات گستردهای است، دست چینیها هم اینقدر باز نیست چون طرف مقابل میتواند با تغییر تعرفهها و مبادلات، محدودیتهایی بگذارد. امروز کشور ما یک فرصت کمنظیر دارد زیرا نهتنها ما چنین تعاملاتی نداریم بلکه او هرچه فشار هم داشته است اعمال کرده است و خود او میگوید من دیگر ابزاری ندارم.
الآن موقع عملیات شما است. الآن زمان این است که شما انحصار را بشکنید و آن بازار را بگیرید و با این امکانی که دارید میتوانید تمام مناسبات و محاسبات اقتصادی و راهبردی او در این عرصه را به هم بریزید.
رئیسجمهور فعلی آمریکا دو ماه پیش یک سند موقت استراتژیک امنیت ملی آمریکا را منتشر کرد. در این سند فقط چهار خط در مورد ایران مطلب نوشته بود. یکی از مهمترین دغدغههای آن همین نکته بود و نگران بودند که ایران وارد یک زمینبازی جدید شود بنابراین آنها امروز بهخوبی توانمندی بهیار صنعت و بهیار صنعتها را فهمیدهاند.
اگر ما بتوانیم در این عرصه با تمام قدرت کار کنیم نهتنها تحریمها را بیاثر میکنیم بلکه دشمن را از تحریم پشیمان میکنیم و به التماس خواهیم انداخت. حالا شما قدرت آفند و عملیات خواهید داشت. قدرت این را خواهید داشت که شما بر او فشار حداکثری وارد کنید. اگر این در جای دیگری بگویید شاید بگویند شعار است ولی در اینجا میتوان گفت که یک واقعیت و حقیقت است.
چرا میگوییم جهش ممکن است؟
چرا ما گفتیم جهاد بزرگ برای جهش ایران، استدلال ما این بود که در هشت سال گذشته در استانهای مختلف، شهرهای مختلف و روستاهای مختلف هرچه گشتیم و بررسی کردیم و مطالعه کردیم آنچه دیدیم فرصت و ظرفیت بود که اگر بهخوبی استفاده شود کشور میتواند یک جهش بزرگ داشته باشد. بر همین مبنی، باور ما این بود و هست که چهار سال آینده کشور نباید فقط اداره شود بلکه باید یک جهش پیدا کند. لازمه این جهش یک جهاد بزرگ و استقامت سترگ است. شاید اگر بخواهیم یک شاهد خوب بیاوریم که میشود با یک جهاد بزرگ یک جهش در شأن ملت ایران و انقلاب اسلامی انجام داد بهترین گواه آن همین بهیار صنعت است. من دو یا سه سال پیش در اینجا خدمت شما آمدم و حدود 230 جوان مشغول کار بودند. ما که آمدیم ساعت 19 شب بود و ساعت اداری تمام شده بود ولی انگارنهانگار، همه در بخشهای مختلف مشغول بودند و کارهای بزرگی انجام میدادند. امروز بعد از دو سال که آمدیم علیرغم شرایط کرونا و فشارهای اقتصادی که به علت افزایش قیمت ارز، گرانیها و… به وجود آمد، رشد بیش از صددرصدی تعداد نیروها را شاهد هستیم؛ یعنی اگر آن روز 230 نفر بودید امروز 560 نفر هستید؛ یعنی صد درصد رشد کردهاید. نیروهای جوان و متخصص در کنار بعضی از پیشکسوتان یک کار جدی را شروع کردهاید و از موتور جت تا شتابدهنده و سیتیاسکن و… را در دستساخت دارید. اینها از یکسو باعث غرور و افتخار است و از سوی دیگر نشان میدهد که کشور میتواند جهش پیدا کند. اگر 560 نفر میتوانند چنین کاری کنند همین دانشگاه اصفهان با ده هزار دانشجو چهکارهایی میتواند انجام دهد. دانشگاههای سراسر کشور چقدر میتوانند کار انجام دهند.
جهش ممکن نیست مگر با جهش در علم و دانش و جهش در علم و دانش ممکن نیست مگر با جهش و سرمایهگذاری در نیروی انسانی و جهش در نیروی انسانی ممکن نیست مگر با جهش در باورها و ارادهها که این مسئله در اینجا کاملاً مشهود است. ما خواستیم بگوییم که این شرکت نشان سخن ما است. البته این را بگویم که من قبل از آمدن به اینجا انتظار نداشتم که 230 نفر 560 نفر شده باشد یا دستگاه ایکس ری، موتور جت شده باشد. اینها چیزهایی است که باعث غرور و افتخار است که نشان میدهد کشور میتواند جهش کند. این جهش یک جهاد بزرگ میخواهد. اینکه از دانشآموز تا دانشجو تا بازنشستگان و پیشکسوتان در یکجا جمع میشوند و کارهای بزرگی انجام میدهند.
اینکه بگوییم یک بهیار صنعتی هم هست که خوب کار میکند، اینطوری نمیشود. باید دولت مدام برای شرکتهایی مثل بهیار صنعت مأموریتهای جدید تعریف کند و بگوید تو نگران نباش که مثلاً این محصول بازار خواهد داشت یا نه، نهتنها من مشتری تو خواهم بود بلکه برای تو در سایر بازارهای جهانی هم بازار پیدا میکنم. این میشود آن جهش و موفقیتی که میتواند برای کشور افتخارات بزرگی را ایجاد کند. این آن چیزی است که ما در اینجا دیدیم و بسیار خوشحال هستیم. بهیار صنعت میتواند یک الگو باشد. البته مشابه اینجا جاهای دیگری هم هست که ما سعی کردیم از آنها بازدید کنیم ولی انصافاً ضمن اینکه همه آنها باعث افتخار و غرور هستند اما بهیار صنعت یک گل سرسبد است. این را صادقانه عرض میکنم. وظیفه دولت این است که این الگو را تکثیر کند. ما باید در کشور صدها و هزارها بهیار صنعت داشته باشیم. آنوقت کشور میتواند جهش داشته باشد. آن زمان دیگر نباید معطل این باشیم که نفت ما را یک نفر به ثمن بخس بخرد یا نخرد بلکه عرصههای جدیدی از ارزآوری و اشتغال در کشور ایجاد میشود که نهتنها جوانان مهاجرت نمیکنند بلکه از جاهای دیگر نیز مهاجر میپذیریم. این حرفها شعار نیست و یک واقعیت است.